روزهای دلتنگی زری
دلم میخواست یکیو داشتم، بعضى وقتا که مردم خستم میکردن، میومد دستاش رو میگذاشت دو طرف صورتم زل مىزد توچشمام میگفت ببین ! تو من رو دارى... بی رحمی را بلد نیستم امــــــــا حواست را جمع کن ! استعدادم در یادگیری فوق العاده است... یه روز تو تنها آرزوی زندگیش میشی این بدترین انتقامه...! در آتش رهایم ،خدا شاهد است به غم مبتلایم ، خدا شاهد است شب است و دل و بیکسی ،وای من به درد آشنایم ،خدا شاهد است دگر صبر و تابی ،دگر طاقتی نمانده برایم،خدا شاهد است دلم میگدازد در آتش ،دریغ! به غم همنوایم ،خدا شاهد است شکسته است آیینه های مرا غم دیر پایم ، خدا شاهد است رسیده است تا نا کجا ، نا کجا طنین صدایم ، خدا شاهد است بگو جان ما را ز غم چاره چیست؟ اسیر بلایم ، خدا شاهد است به شعر غریبم به شبهای غم ترا میسرایم ،خدا شاهد است وقتی ماسک های دروغین احساسی آدمها می افتد تو می مانی یک بغض گره کرده میان گلو
Design By : RoozGozar.com |